با سازدهني خود روي صحنه مي خراميد و با تكنيك هاي بي مانند خود در سبك شيكاگو بلوز همه را هيپنوتيزم مي كرد . اين از جمله خصوصياتي است كه منتقدان براي "جونيور ولزكپت" متصور شده اند . مردي كه در چهل سال نوازندگي خود از اواخر سال 1950 تا زمان مرگش در سال 1990 در نوازندگي خود طراوت و سرزندگي را حفظ كرد . او نيز مانند بسياري از استادان بلوز اهل ممفيس بود . جايي كه تا سن 12 سالگي و قبل از رفتن به شيكاگو اولين درس هاي سازدهني خود را از "ليتل جونيور پاركر" – نوازنده ي افسانه اي آينده – آموخت . در سال 1950 توانست با ذوق و استعداد بداهه نوازي خود نظر لوييز و ديويد ماير – نوازندگان گيتار- را براي همراهي در يك مهماني جلب كند و اين آغاز تولد گروه " the Deuces" شد كه با ورود Fred Below كه درامر بود نام آن را به the Ace تغيير دادند .
زماني كه ليتل والتر – شرح مطلبش اينجاست –"مودي واترز" را در سال 1952ترك كرد "ولز" توانست جاي او را به سرعت پر كند و با برگشت به اصل موسيقي خود اولين آلبوم هاي سبك شيكاگو بلوز خود را تهيه نمايد . اجراهاي سال بعد او پر حرارت بود . بسيار غمگين با قطعه ي "So All Alone" و بسيار پرتحرك با "Lawdy! Lawdy!" و او توانست چهره ي توفاني خود را به نمايش بگذارد . البته او در همان زمان يك فراري از جنگ نيز محسوب مي شد .
در سال 1975 با پيوستن به تهيه كننده اي به نام "مل لندن" كه بسيار معتبر بود دوران پركاري را از لحاظ ضبط آلبوم آغاز كرد . البته در همين دوران بود كه در برابر صداي گرم و قوي او كمي سازدهني اش تحت تاثير قرار گرفته و به حاشيه رفت اما او در ادامه و با پيوستن به تهيه كنندگان بزرگ توانست آلبوم هاي بسياري از خود به جا بگذارد.
وی می گوید: "می خواستم یک سازدهنی بخرم. ده سنت بیشتر نتوانستم جمع کنم. به مغازه سازفروشی رفتم و آن را امتحان کردم. قیمتش را پرسیدم. پنجاه سنت (نیم دلار) بود. ده سنت پول را روی پیشخوان انداختم. سازدهنی را برداشتم و دررفتم! فروشنده هم دنبالم گذاشت و مرا دست بسته پیش قاضی برد. وقتی قاضی دید که خوب ساز می زنم باقی پول مرد فروشنده را ازجیب خودش داد و اجازه داد من بروم." و اين آغاز راهي بود كه در سال 1977 منجر به كسب جايزه ي " W.C. Handy Blues" براي آلبوم " Come on in This House" به عنوان بهترين آلبوم سبك بلوز شد. او تا آخرين سالهاي عمرش هنگامي كه پا به استوديو مي گذاشت مقتدر ظاهر مي شد و با صدايي كه با سازدهني و آمپلي فاير خود مي ساخت ديگران را مسحور مي كرد . او در سال 1998 بر اثر سرطان درگذشت .
احتمالا نمونه نوازندگي او را در مطلب قبلي شنيده ايد ولي براي مطلب بعدي اگر دوست عزيز و ادمين شبكه ي ما " قاسم اكبرزاده " ياري كند آلبوم Come On In This House را خواهيم داشت
5 نظرات:
بابا ترکوندی !
منتظریم
چقدر شما فرزي ! اي بهترين نوازنده ي كره ي مريخ (:
معلومه که فرزم (-;
ابوذر جدای همه این حرف ها این لیتل والتر یک اعجوبه بوده !
ازش چند تا فایل دارم هیچ جا نیست !
نه رو یوتیوب نه هیچ جای دیگه !
پدرم در اومده پیداشون کردم .
به زودی برات آپ میکنم.فقط اینو بگم که همه این بلوز نواز ها یه طرف این یه دونه یه طرف !
یک جورایی خیلی دوستش دارم . (:
من كه هر چي رو ميكنم شما داري ! تا الان فكر كنم فقط اون آهنگ "باران" ميشل آدلر رانشنيده بودي . حالا بذار ببينم آلبوم بعدي كه Come On In This House است را داري يا نه؟ دانلود كنم يا داري ؟
ندارم.این میشل ادلر خیلی باحال بود انصافا.
ببین ارزش مطبل بیشتر از آپلودهاست.
ولی خیلی چیزهایی که میزاری تو وبلاگت ندارم !
راستی سعی کن از صفا هراتیان بازم آهنگ اگه داری بزاری و معرفیش کنی.یک نفر با نام صفا برات نظر میزاره ، خودشه ؟
این آلبوم هم که میگی ندارم به خدا !
(:
ارسال یک نظر