۱۳۸۸ تیر ۳۱, چهارشنبه

نوازنده : Walter Jacobs

یکی از علل موفقیت سازدهنی در موسیقی بلوز قیمت ارزان آن بود ، به طوری که در دهه سی حتی با صرف مبلغی معادل یک چهارم دلار می توانستید یک سازدهنی بلوز مناسب تهیه کنید . اگر چه در آن سالها تمام تلاش موسیقیدانان مکتب بلوز این بود که راه ها و شیوه های نوینی را با سازدهنی جهت اجرای این نوع موسیقی کشف کنند ولی در حقیقت این امر محقق نشد مگر با اجراهای اسطوره ای لیتل والتر . این نوازنده کالیفرنیایی و چیره دست بلوز که نشان داد با این ساز کوچک چه کارهای بزرگی می توان انجام داد .
اين روزها، شما نمیتوانید بگویید عاشق موسیقی بلوز هستید بدون اینکه از لیتل والتر چیزی نشنیده باشید . در حقیقت هنوز هم پس از این همه سال ،اجراهای این نوازنده ، مردم را سرگرم می کند.

والتر جاکوب حدود سالهای 1928 تا 1930 در مارکزویل به دنیا آمد و همراه با پدری که عاشق موسیقی بود دوران کودکی را در اسکندریه گذراند . در هشت سالگی اتفاقی با سازدهنی آشنا شد و اولین گروه خود را در سن یازده سالگی تشکیل داد . گروهی با این اعضا : پدر و پسر . در سال 1943 برای زندگی به نیو اورلئان رفت و پس از مدتی نوازندگی در خیابان های این شهر تصمیم خود را برای اینکه واقعاً چه می خواهد ، گرفت که از قضا واقعاً به هدف زد ! او با نوازندگان بلوز بسیاری مشورت کرد و همه آنها هدف او را داشتند : رفتن به شیکاگو ، سرزمین پول واقعی ! دو سال بعد والتر آنجا بود و توانست در سال 1946 به سر تیتر نشریات معتبر آنجا بدل شود .
با گذشت زمان او همانند تمامی نوازنده های بلوز بدون وابستگی آن دوران ، از کمپانی "مکسول استریت" که یکی از بزرگترین مراکز موسیقی ان زمان بود بیرون زد و کارهای خود را با کمپانی کوچکی ادامه داد و در آنجا با گیتاریستی به نام جیمی راجرز ، همنوا شد .
جیمی با تعریف از والتر به عنوان بهترین نوازنده سازدهنی برای دوستانش از جمله مودی واترز ، سبب شد در سال 1950 گروه "مودی" شکل بگیرد و والتر توانست در این سال اولین تکنوازی خود را با عنوان" Evans Shuffle" ضبط کند که یکی از بهترین کارهای گروه شد . بنا به دلایلی کمپانی "لیبل" که تجهیزات خاصی در اختیار داشت حاضر نبود کارهای گروه مودی را ضبط کند ولی کم کم در سال 1951 کوتاه آمد و والتر توانست با استفاده از آمپلی فایر کارهای خود را اجرا نماید . توانایی هایی که قبلا با میکروفون های ضعیف کاملا مشهود نبود هم اکنون در اجراهای گروه مودی به عنوان مشخصه ای می درخشید . در 1952 والتر کارهای خود را با راجرز و مودی تنها با یک بار ضبط به پایان می برد که نشان از نوازندگی ماهرانه ی او بود .
"Juke" که نام ترانه ای دیگر از والتر بود او را به جلو پرتاب کرد و توانست در جداول موسیقی R&B رده های بالا را کسب کند که تا هفته ها دست نخورده باقی ماند . این بالاترین فروش شرکت "chess" تا آن زمان و همچنین تنها آلبوم سازدهنی بود که تا آن زمان توانسته به این جایگاه دست پیدا کند . والتر که به هدف خود رسیده بود این بار با گروه " Junior Wells" به استودیوی ضبط صدا رفت و در مدت بیست دقیقه سه آهنگ با ساز و یک آهنگ آوازی ضبط کرد که در هر دو گروه جزو ده آهنگ برتر شد . رتبه دوم در موسیقی سازی با آهنگ "Sad Hours" و رتبه ششم برای آهنگ آوازی Mean Old World.
والتر دیگر مهارشدنی نبود . در سال 1953 او بهترین نوازنده ی کمپانی "chess" شده بود بطوری که حتی مدیر خود " مودی واترز" را نیز تحت الشعاع قرار داد . کمی بعد Louis Meyers گیتاریست والتر او را به خاطر رفتار بسیار بدش ترک کرد . والتر با جایگزین هایی که یافت و گروه جدیدی که تشکیل داد دومین ترانه رده ی اولی خود را با نام "My Babe" اجرا کرد که از آن بسیار استقبال شد . ترانه ای که با موسیقی بلوز شیکاگو در آن زمان تفاوت های عمده ای داشت و به والتر کمک کرد آغازگر موسیقی "راک اند رول" باشد .
یک بار دیگر والتر حتی با وجود آهنگ هایی که شرکت "chess" از دیگر نوازندگان و خوانندگان منتشر کرد و به قول معروف از مد افتادن آهنگ هایش ، توانست با آهنگ "WHO" جزو ده آهنگ برتر جدول در سال 1956 شود . این دیگر پایان ماجرا بود . زمانه کم کم تغییر کرد و یکی از مهمترین دلایلش رفتارهای شخصی والتر بود . گیتاریستش باز او را ترک کرد و داستان میخواری و جنگ و جدال های روزمره با دیگران شروع شد بطوری که در سال 1958 بر اثر گلوله ای که از طرف یک زن به پایش شلیک شد تا آخر عمر می لنگید . در سال 1959 همراه با پیانوی " Otis Spann" آخرین آهنگ موفق خود را ضبط کرد که با نام
"Everything's Gonna Be All Right" توانست فقط رتبه ی بیست و پنجم را کسب کند ، اگرچه آهنگ بسیار جالب توجهی بود .
آخرین سالهای عمر والتر به سختی گذشت . در سال 1964 بود که سعی کرد به انگلستان برود ولی افسوس که رفتار بد او در گذشته تمام طرفدارانش را نا امید کرده بود . صدایش خراب شده بود و در استودیوهای صدابرداری مرتب این جمله شنیده می شد : " والتر ! لطفا نخوان . آهنگ را خراب کردی " و صدای والتر که با ناراحتی می گفت : باشه ... در سال 1967 با تور فستیوال موسیقی فولک همراه شد و کمی از نوشیدنی های الکلی دور شد. اما داستان نزاع های خیابانی ادامه یافت . پانزدهم فوریه 1968 بود که در نزاعی در شیکاگو به سرش ضربه ای خورد و با سردرد شدیدی به تخت رفت . افسوس که دیگر از خواب بیدار نشد .
درست مانند متن یک ترانه بلوز قدیمی :
شانس بد و مشکلات هیچ لحظه ای تنهایش نگذاشتند
...
در مراسم تالار مشاهیر راک اند رول که دهم مارچ 2008 برگزار شد برای بزرگداشت از لیتل جاکوب والتر فیلم زیر به نمایش در آمد که برای شما کم حجم شده ی آن را آپلود کردم . در اینجا می توانید ببینید :

http://www.mediafire.com/download.php?zmoen54ywtv
ترجمه

۱۳۸۸ تیر ۲۴, چهارشنبه

معرفی ساز : Seydel 1847

Seydel 1847 ، سازی عملگرا

در این ساز دهنی مهمترین قسمت که زبانه های تولید صدا است از جنس استنلس استیل ساخته شده است . البته این تنها سازی نیست که زبانه های آن از برنز و برنج ساخته نشده است . چند دهه پیش شرکت "ایسن" که عمر کوتاهی نیز داشت سازی با زبانه های استنلس استیل ساخت که در انگلیس با نام تجاری " ویبرو استیل" به فروش می رفت . همچنین کمی بعد شرکت هوهنر که هم اکنون یکی از تولید کنندگان اصلی این ساز به شمار می رود سازهای سفارشی خود را مانند super 64 با جنس استیل عرضه نمود که با توجه به قیمت و میزان عرضه سفارشی به نظر می رسد تهیه آن برای همگان مشکل است . پس می توان " سیدل1847" را از لحاظ قیمتی که برای کارایی آن می پردازید ،نمونه ای منحصر بفرد به حساب آورد .
سازی دیاتونیک و ده سوراخه با مدل مونتاژ ساده ای که اصطلاحا ساندویچی نامیده می شود . مونتاژی که در سازهای "مارین باند" هوهنر نیز شاهد آن هستیم . بدنه اصلی (comb) سازدهنی "سیدل 1847" از جنس چوب افرا ساخته شده که جهت جلوگیری از مشکلاتی از قبیل ترک برداشتن و تاب برداشتن ، آن را با موادی پوشش داده اند . دریچه های عبور هوا به طرزی کاملا ماهرانه و راحت طراحی و فاصله بین آنها نیز کمی بیشتر در نظر گرفته شده است که این امر از مونتاژ صفحات زبانه بر روی بدنه سازهای دیاتونیک سایر شرکت های تولید کننده نیز جلوگیری می کند ! بر روی کاور این ساز که از جنس کروم سنگین ساخته شده و ظاهر موقری به آن می بخشد ، از خطوط تیز خبری نیست و علاوه بر آن نسبت به دیگر سازهای هم کلاس خود از نشانه های گرافیکی کمتری بهره می برد بطوری که حتی شماره های سوراخ هم که معمولا روی سازدهنی ها نقش بسته است ، روی آن حک نشده . پشت این کاور بصورت کاملا باز ساخته شده که واقعاً در تولید صدای منحصر بفرد و اجرای تکنیک های دست موثر است . صفحه ی زبانه ها ی این ساز با پنج پیچ کوچک به بدنه اصلی (comb) متصل می شود و همه چیز آنقدر دقیق در سر جای خود نصب می گردد که هیچ راه فراری برای هوا باقی نمی گذارد . تلورانس بین زبانه های [ 1.01 میلیمتری که کمی از استانداردهای موجود ضخیم تر است ] و صفحه زبانه نیز بسیار دقیق است بطوری که واکنش بسیار خوبی به دمیدن و مکش نوازنده نشان می دهد . تمامی تکنیک های از قبیل Bend ، Overblow ، Overdraw و ... به خوبی با این ساز قابل اجراست . فقط در مواردی خاص اگر شما نوازنده سبک خاصی باشید توصیه می شود کمی زاویه زبانه ها را دستکاری کنید (که البته احتمال این کار توسط شما بسیار نا چیز است ) . در نهایت بزرگترین مزیت زبانه های اسنلس استیل را به شما یادآوری می کنم : عمر متوسط زبانه ها . ولی به همان اندازه ای که ساخت زبانه های استیل نسبت به زبانه های معمول برنجی و .... پروسه ساخت مشکل تری را طی می کند به همان میزان تاثیر مستقیمی بر قیمت تمام شده ساز دارد ...

یکی از نوازندگانی که ظاهرا فقط با سازهای سیدل و اختصاصا با 1847 نوازندگی می کند "کریستلا برتون" است . نمونه صدای این ساز با اجرای این نوازنده در یکی از پست های قبلی موجود است . خودتان ببینید
ترجمه

۱۳۸۸ تیر ۲۳, سه‌شنبه

سازدهنی و طراحی صنعتی



یک ساز دهنی کاملا منطبق با نیازهای یک نوازنده ....

دارای یک مغزی جدا شونده بصورت کشویی که کوک های مختلفی از سازدهنی را برای شما مهیا می کند . در طراحی بدنه ارگونومیک آن راحتی نوازنده کاملا در نظر گرفته شده است ، مخصوصا اینکه در این ساز که به گفته ی پیت راسل از مجله ی Blues Matters قطعاً یکی از طراحی سازهای موفق قرن بیست و یکم خواهد بود ، میکروفون و فرستنده بی سیم برای اجرای روی صحنه به همراه خروجی برای ضبط استودیویی و ... نصب شده است . وجود میکروفون داخلی باعث آزاد بودن کامل دست های نوازنده است و می تواند برای نوازنده ارزش افزوده ای با قابلیت های بسیار زیاد مخصوصاً در اجراهای زنده و روی صحنه داشته باشد . کار با میکروفون و فرستنده این سازدهنی بسیار ساده است . کافی است باتری آن را گذاشته و آن را روشن کنید . به راحتی با دستگاه آمپلی فایر ارتباط بر قرار کرده و صدایی شفاف و رسا و مطابق میل خود را بازسازی کنید . همچنین نرم افزاری برای تهیه قطعات موسیقی به همراه این ساز ارائه می گردد که می تواند برای کاربران آماتور نرم افزار هم جالب و کاربردی باشد .
ترجمه

منبع :

http://www.harmonix-harmonica.co.uk/about.asp

نوازنده : Antonio Serrano




یه اجرا از زمان نوجوانی سرانو وقتی با لری آدلر ، استاد بزرگ سازدهنی یکی از بهترین دونوازی های سازدهنی رو اجرا می کنه . حالا خودتون حساب کنین بعد از این همه سال الان چی شده این آقای سرانو مخصوصا توی اجراهای پاکو دلوچیا .... زیباترین لحظه اش هم لبخند رضایت لری آدلر در ثانیه های 132 است که نمی دونم با این کیفیت چقدرشو می تونین ببینید . به خدا
خودتون ببینید
............................................................................................
http://www.mediafire.com/download.php?2tymno3zdwn

نوازنده : Christella Berthon

امی وین هاوس که معرف حضور همه هست ولی این خانم کریستل را تازه یافته ام . این هم از اوناست که علاوه بر خلاقیت استاد خوبی هم داشته . آهنگ بک تو بلک با اجرای هردوانه این خانم ها البته بصورت غایبانه براتون گذاشتم . دیگه چی ؟! بروید ببینید که کلی سبک شده . به خدا

نوازنده : Stevie Wonder

چرا من همش فکر می کنم هر کسی رو که می شناسم شما هم باید بشناسین ، نمی دونم ؛ ولی چیزی که واضحه اینه که حد اقل یه بار که دیدینش ! ندیدین ؟! مطمئنم . همین چند لحظه پیش که صفحه رو باز کردین ! یه اجرا از سن 20 سالگی استیوی گذاشتم اینجا که ارزش داره ببینید . با حال و هوای دهه ی هفتاد هم آشنا بشین بد نیست و یه چیز دیگه هم هست . یه نقل قول از زندگینامه اش:



Stevie did not let his blindness get in the way of his music. He would later come to be known as Stevie Wonder and would be known as a record producer, song-writer and multi-instrumentalist because he could play so many different instruments. He has also often been referred to as a great musical genius



اینم از اونی که قولشو دادم


نوازنده : Sonny Boy Williamson

در مورد کودکی و نوجوانی این اعجوبه اطلاع چندانی نیست چون سانی بوی ، تمایلی به مصاحبه با دیگران نشان نمی داد و از این بابت روایتگر چندان قابل اعتمادی هم نبود. آنچه مسلم است این که او در سنین نوجوانی نواختن سازدهنی را بدون هیچ معلمی و بدون آشنایی با نت خوانی شروع کرد. سانی بوی برخلاف اغلب نوازندگان بلوز دوران کودکی آرامی را گذراند و تا سنین ۳۰ سالگی و بیشتر در کنار خانواده زندگی می کرد و بیشتر وقتش صرف کشاورزی و کار در مزرعه می شد. او در اواسط دهه ۳۰ به دنبال شغل بهتر به هلنا در ایالت آرکانزاس عزیمت کرد. هلنا در دهه ۳۰ به مرکز موسیقی بلوز در دلتا تبدیل شده بود و پذیرای بسیاری از بزرگان بلوز مانند رابرت جانسون ، هاولین و ولف و المور جیمز بود. این شهر حدود ده هزار نفر جمعیت داشت که ۷۰ درصدشان سیاهپوست بودند. سانی بوی ویلیامسون سلطان نوازندگی سازدهنی بلوز ، با اون لب و لوچه ی آویزانش کاری کرد که در آن دوره ی رونق آپارتاید ، آن 30 درصد هم برایش دست می زدن !!! در نوامبر سال ۱۹۴۱ سام اندرسون نخستین رادیوی محلی هلنا را تاسیس کرد. تا قبل از آن مردم هلنا، رادیوی محلی نداشتند و تنها برنامه های رادیوی ممفیس را دریافت می کردند. سانی بوی توانست در دسامبر آن سال در یک برنامه رادیویی به اجرای زنده بلوز بپردازد. این برنامه با پشتیبانی یک شرکت مواد غذایی که محصولاتش را با نام تجاری کینگ بیسکویت به بازار عرضه می کرد، اجرا می شد. اسم این برنامه کی بی تی بود. سپس سانی بوی و گروهش آهنگ های خودشان و یا آهنگ های درخواستی را که مردم از طریق برنامه مطرح می کردند برای شان می نواختند . به کمک این رادیو شهرت سانی بوی روز به روز بیشتر شد و او توانست دامنه فعالیتش را تا مناطق شمالی تر دیترویت و شیکاگو گسترش دهد. این برای نخستین بار در تاریخ دلتا بود که خواننده یی توانسته بود برای خودش یک حامی مالی دست و پا کند و به واسطه رسانه رادیو به شهرت برسد
در اوایل دهه ۱۹۶۰ سانی بوی برای اجرای چند کنسرت به اروپا رفت و تصمیم به اقامت در آنجا گرفت وبا گروه های جوان و مطرح انگلیسی همچون آنیمالز و گروه یاردبردز همکاری کرد، اما در نهایت نتوانست در اروپا بماند و به می سی سی پی بازگشت. هنگامی که از او پرسیدند به چه دلیل به وطن بازگشته او پاسخ داده بود : «آمدم خانه تا بمیرم». در همان سال ۱۹۶۵ که سانی بوی به هلنای می سی سی پی بازگشته بود گروه باند هم در آن شهر اقامت داشتند ، همان گروهی که مارتین اسکورسیزی راجع به آنها مستند آخرین والس را ساخت. با پیگیری یکی از نوازنده های گروه آنها افتخار این را پیدا کردند تا یک شب به همراه سانی اجرایی زنده داشته باشند و پس از همین اجرا سانی بوی در روز ۲۵ مه ۱۹۶۵ در خانه اش درگذشت
اینو ببینید اینو ببینید اینو ببینید . همیشه سه بار گفتن نشون دهنده ی تاکیده ، به خدا
.
این کامنت بیتا هم درباره ی سانی بوی ، حیفه ننویسم :



با لبهای بزرگش آن سازهای کوچک را بیرحمانه در خود فرو می کشید و دستان بزرگش را چنان به دور ساز حلقه می کرد که گویی در کار نوشیدن جرعه بزرگی آب باشد. از دست ها و انگشتانش برای شکل دادن به نت ها و تغییر دادن اصوات استفاده می کرد و در هر چیزی که می خواند یا می نواخت حس زمان بندی بی نظیری حاکم بود که از بهترین درامرهای بلوز هم دقیق تر بود

نوازنده : Jacob Venndt

ماینر سوئينگ قطعه ای که اکثرا با نام فیلم شکلات می شناسند ولی در اصل نام آهنگی است پر‌تحرک ساخته‌ی جانگو رینهارت ( بلژیک 1910 تا 1953) که با گیتار نواخته شده
اینجا لینک یه اجرای واقعاً شکلاتی ! از جاکوب ونت (دانمارک 1977) گذاشتم که سازدهنی زدنش واقعا معرکه است. اگه اجرای کاملش رو هم خواستید حجمش حدود یازده مگ شده و می تونید ازاینجا دانلودش کنید . در هر دو صورت پشیمون نمی شید . مطمئنم . به خدا . ولی چیزی که بیشتر از همه برای من جلب توجه کرد اینه که این آقای نوازنده ، تنظیم کننده ، آهنگساز و مالتی اینسترومنتالیست ! (همه ساز زن ) به ساز دهنی که رسیده یه لینک جدا گذاشته که آره بابا ! ما این هم هستیم . ارزش این ساز خاص را اینجور جاها میشه حدس زد .

نوازنده : Brendan Power


برندان پاور ، استاد نیوزیلندی و بریتانیایی تبار سازدهنی است که بطور خارق العاده ای سبکهای پاپ ، راک ، کلاسیک و موسیقی ایرلندی را در نهایت زیبایی اجرا می کند.علاوه بر اجرا در آلبومهای متنوع با اشخاص مختلفی از جمله استينگ، وان موريسن ، شرلي باسی و جان ويليامز گيتاريست كلاسيك تورهای مختلفی را در سراسر اروپا و آمریکا اجرا نموده است .اولین آلبوم تکنوازی سازدهنی او به نام " هارمونیکای جدید ایرلندی" در سال 1994 به عنوان بهترین آلبوم موسیقی فولک شناخته شد و نشریه تایمز ایرلند در سال 1997 از او با این عبارت تعریف کرد : مهارت فني بسيار جالب و ژرف همچنین دانش به ابزار و روش واقعا خلاق در تولید اثر موسيقیایی . در سال 1993 توانست به عنوان برترین هنرمند ایرلندی در موسیقی انتخاب شود . صدای ترانه هايش را براي تهيه فيلم های ايرلندي و هاليوودی از جمله ظهر شانگهاي استفاده گردیده است . وی همچنین با ارکستر ریور دانس اجراهایی را داشته . پاور مصرانه به دنبال راه هایی برای بهبود طراحی سازدهنی بود و در نهایت دریچه های طراحی شده توسط او در شرکت ژاپنی سوزوکی به مرحله تولید رسید که بیشتر آنها سازهای حرفه ای و گران قیمتی می باشند . در اواخر دهه نود او در مصاحبه ای توضیح داد : به عنوان یک نوازنده که هم دیاتونیک هم کروماتیک را به خوبی می شناسم دائما در حال طراحی های مختلف بودم تا بتوانم بهترین حالت صدا و بهترین ترکیب ظاهری را برای هر دو نوع سازدهنی در اجرای موسیقی داشته باشم و همین باعث شد تجربیات و شناخت بسیار زیادی در زمینه انواع زبانه های تولید کننده صدا و سازدهنی های شرکت های مختلف را مورد استفاده قرار دهم تا به بهترین کارایی در زمینه تولید آوای موسیقی برسم
..............................................................................................................................
احتمالا این نمونه اجرای بسیار زیبای برندان پاور طبق معمول با سرعت پایین اینترنت شما حیف می شود ولی من که نا امید نمی شم . پس بروید و دانلود کنید و ببینید و حالشو ببرید . من از این بیشتر نمی تونم ریسایزش کنم . به خدا
ترجمه